کد مطلب:313605 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:195

شفای ناگهانی
حجةالاسلام والمسلمین جناب آقای عطایی خراسانی یكی از نویسندگان دلسوز و درد آشنا و حامی مكتب اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام از حوزه ی علمیه ی خراسان، چنین بیان می كند:

شبی در یكی از ییلاقات مشهد به درد دل شدیدی گرفتار شدم، به طوری كه تلخی مرگ را در گلویم احساس می كردم. نه توانایی نشستن داشتم و نه قدرت ایستادن؛ نه وسیله ای بود كه در آن ساعت از شب مرا به شهر رساند و نه دارویی پیدا می شد كه مرا به صبح كشاند. در آن حال كه از هر جهت قطع امید نموده و فشار دل درد هر لحظه شدیدتر می شد و شدت مرض تاب و توانم را ربوده و طاقتم را طاق كرده بود، و دوستانم بسیار ناراحت بودند، راه چاره را منحصر به توسل به مقربان درگاه خداوندی دیدم و در آن میان ابوالفضل العباس علیه السلام را برگزیدم؛ چه آنكه او به زودی به فریاد انسان می رسد و تسریع در قضای حاجت می نماید. اشك در چشمم حلقه زده بود. پس از عرض سلام به ساحت مقدسش، نذر كردم اگر اكنون با توسل به آن حضرت شفا حاصل گردد گوسفندی تقدیم كنم. هنوز نذرم تمام نشده و ارتباط كاملا با آن حضرت برقرار نگشته بود و هنوز كامم به نام ابوالفضل علیه السلام شیرین بود و لبهایم به آن نام مترنم، كه ناگاه همچون آبی كه بر آتش می ریزند اثری از درد در خود ندیدم.

خدا را گواه می گیرم كه در حین توسل تا زمان شفا بیش از یك دقیقه نگذشت، و مهمتر اینكه تا این زمان، كه مشغول نگارش قضیه ی آن شب هستم و بیش از ده سال از آن تاریخ می گذرد، دیگر هیچ درد دلی عارض من نشده است؛ گویی به لطف و مرحمت آن بزرگوار، دیگر در طول حیات عاریتی از درد دل معاف گشته ام. حال با اینكه به چشم خود این كرامت را از ناحیه ی ابوالفضل علیه السلام مشاهده نموده ام چگونه می توانم مانند بعضی



[ صفحه 425]



نابخردان و پیروان مكتب وهابیت، كرامت آن بزرگوار را انكار نمایم و دست توسل از دامان پرمحبتش بكشم؟! [1] .


[1] شخصيت حضرت ابوالفضل عليه السلام: ص 54 چاپ پنجم سال 1370 شمسي.